۱۳۹۳ خرداد ۸, پنجشنبه

۱۰۲۰. کسالتِ فراغت

غیر از خبر مردن این و آن، مهم‌ترین اتفاق زندگی‌اش وقتی بود که، با دهان نیمه‌پر، گرد فلفل به دماغش رفت و عطسه‌اش گرفت. در کسالت‌بار بودن زندگی‌اش همین بس که یک روز، از شوق خریدن یک جفت دستمال آشپزخانه، کل آن خانه‌ی تروتمیز را گردگیری کرد. همه‌ی کارهای آدم‌ها یا از سر گرفتاری است یا از سر فراغت. بی‌حوصلگی و کسالت محصول فراغت است. آد‌ها وقتی بی‌حوصله می‌شوند که فارغ باشند. آدمی که بیچاره و درگیر است، بی‌حوصلگی ندارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا «ناشناس» نظر ندهید